یاسی مازندی

رزومه هنری: تحصیلات 1980-81، هنر، زبان فرانسه، عکاسی، کالج بیچلاون، آکسفورد، انگلستان 1992-1995، مجسمه سازی و سرامیک، گرینویچ هاوس پوتری، نیویورک نمایشگاه انفرادی -2008 معماری، گالری هنری جی اف چن، لس آنجلس، امریکا 2007 – آلگرا هیکس، لندن، انگلستان 2006 – فلوکس گالری لس آنجلس،امریکا نمایشگاه گروهی 2012گالری هنر معاصر ناورتلینک، کانکتیکات ، امریکا 2011 سوپربا –گالری هنری جی اف چن، لس آنجلس ، امریکا 2011 “حراج ویژه ژانویه – گالری لورتا هوارد، نیویورک، امریکا 2010 نمایشگاه شفت، مرکز شهر لس آنجلس، امریکا 2001 نمایش مختلط، رد بارن- ساوتهمپتون، امریکا 1996 نمایشگاه سرامیک انجمن ژاپن و آمریکای، جامعه ژاپنی های امریکا، نیویورک، امریکا نمایشگاه های عمومی 2011-نمایشگاه سالانه اینکوگنیتو(ناشناس)، موزه هنر سانتا مونیکا ، سانتا مونیکا، امریکا 2012-نمایشگاه سالانه اینکوگنیتو (نا شناس)، موزه هنر سانتا مونیکا ، سانتا مونیکا ، امریکا

توضیحات:

همه انسان‏ها احتمالا در زندگی‏شان لحظاتی را داشته اند که به انجام کاری خلاقه  دست زده‏اند. اما عده بسیار کمی هستند که در میانسالگی شروع به کار خلاقه کنند، گرچه نمونه‏های موفق برای کسانی که در میانسالگی شروع به خلق آثار هنری کردند کم نیست، به عنوان مثال گوگن نقاش معروف فرانسوی یا گابریل گارسیا مارکز نویسنده کلمبیایی برنده جایزه نوبل.  البته خیلی از انسان‏ها معمولا این افکار را خیلی زود فراموش می‏کنند و یا اینکه با این جمله که از من دیگر گذشته است خود را از این کار منع می‏کنند. خانم یاسی مازندی هنرمند ایرانی- بریتانیایی مقیم لس انجلس از همین دست افرادی است که در بزرگسالی کارش را رها کرده و شروع به خلق آثار سرامیکی کرده و خیلی زود به هنرمند سرامیستی تبدیل شده که مجموعه داران برای خرید هر اثرش هزاران دلار پرداخت می‏کنند.

 

خانم مازندی فاقد سابقه هنری  و نه تحصیلات هنری است اما ذهنی خلاق و پویا دارد. ایشان در بیوگرافی ساده ای که از خود ارائه داده اند نقطه شروع کار هنری خود را اینگونه بیان می‏کنند:

” برای من همیشه هندسه در طبیعت شگفت انگیز بوده است.  در بچگی عاشق دانه‏های برف بودم، هنوز هم دانه‏های برف را دوست دارم. روزی در موزه تاریخ طبیعی لندن منتظر دوستی بودم ، متوجه اسکلت دایناسور بزرگی که در ورودی موزه قرار داشت شدم. هر قطعه به شکل فوق العاده ساده‏ای به نقطه بعدی وصل شده بود.  این برای من بسیار جالب بود. جایی میان دانه های برف و اسکلت دایناسور ایده‏ای در ذهن من شکل گرفت.  اینطور بود که شروع به خلق آثاری کردم که هندسه ای در آن به کار رفته است. وقتی شروع به کار سفالگری کردم چون درسش را نخوانده بودم نمیدانستم چه کنم. خودم را مثل بچه ای در کودکستان می‏دیدم که بازی می‏کند. نتیجه این شد که شروع کردم به تجربه کردن.  هیچکس به من نگفته بود گل را روی چرخ نباید بصورت افقی به سمت چرخ بکشید و با چرخ فقط  باید کاسه یا کوزه  ساخت، یا نمی‏توانید لبه‏ها را از قطعات بیرون بکشید. اتفاقی که افتاد،این بود که شروع کردم به یافتن راه خودم.  چون نمی‏دانستم چه کاری را نباید انجام دهم به شکل متفاوتی کار کردم و حال به خاطر همین کارهای من جذابیت پیدا کرده است. “

گرچه نگاه نخست به آثارش انسان را به یاد چرخ دنده‏ها و احجام مکانیکی  و نظم دقیق آن‏ها  و چرخش هماهنگ‏شان می اندازد اما تیز هوشی هنرمند برای ارائه آثارش که آنها را همراه پایه های بلند آهنی ساقه مانند و یا ساختن استوانه ای سرامیکی زیر آن‏ها و نوع چیدمان‏شان کنار هم انسان را به یاد گل‏های عجیبی می اندازد که در فیلم‏های علمی تخیلی دیده است. این هنرمند  توانسته‏است،آثاری که  در نگاه نخست به لحاظ ساختاری  مکانیکی و صنعتی  را به هنر نزدیک کند.بنظر می‏رسد او تقابل بین صنعت و هنر را به چالش کشیده است.

دغدغه همیشگی هنرمندان برای خلق آثارشان گریز از تکرار و داشتن ایده و خلاقیت در آن‏هاست. در صورتی که محصولات  صنعتی و مکانیکی به صورت عمده  و قطعات یک محصول عین به عین شبیه هم تولید میشوند.  خانم مازندی در آثارش با ترکیب طرح‏های هندسی و مکانیکی با ایده‏های خلاقه، شاید به این نکته اشاره کرده‏است که چقدر صنعت و هنر هر دو در زندگی ما دخیل هستند و حتی گاهی بدون آن‏ها زندگی ناممکن خواهد بود . مثلا با صنعت صرف زندگی ماشینی و کسالت بار و با هنر صرف زندگی – و حتی خلق بسیاری از آثار هنری – دشوار خواهد بود. شاید ایشان با خلق آثارشان  خواسته‏اند بیان کنند که چقدر هردو اینها لازم و ملزوم یکدیگرند. درست مانند آثار پاپ آرت که روش صنعتی تولید را به عنوان هنر مطرح می‏کنند. اما تفاوت آثار خانم مازندی با پاپ آرت در این است که پاپ آرت محصول صنعتی را به دیدگاه چند هزار ساله هنر وصل می‏کند، در حالیکه آثار خانم مازندی محصول چند هزار ساله هنر را به دیدگاه صنعتی متصل می سازد وانگار درست در خلاف جریان پاپ آرت شنا می‏کند.

 پاپ آرت قصد دارد نگاه مخاطب را به اثر هنری و صنعت تغییر دهد.  اما خانم مازندی ناخودآگاه نگاه صنعتی، نظم و هندسه موجود در محصولات صنعتی را وارد هنر خود می‏کند و این ویژگی سفال دست ساز را که در نقوش این چنینی عاری از هر نظم و تشابهی است را به چالش می‏کشد، گرچه با نگاه موشکافانه به آثار ایشان متوجه تفاوت‏های میلیمتری در اجزای اثری می‏شویم که در نگاه نخست همگی به یک اندازه به نظر میرسند و اینکه حتی یکی از آثار ایشان به گفته خودشان هرگز ۲ بار تکرار نشده است وشاید بتوان گفت این نقض ماجرا  در صنعت است .

www.yassi.info
Yassi – YouTube